صخره نجات ایران

صخره نجات ایران
عیسی‌ بدو گفت‌: “ من‌ قیامت‌ و حیات‌ هستم‌. هر که‌ به‌ من‌ ایمان‌ آورد، اگر مرده‌ باشد، زنده‌ گردد. و هر که‌ زنده‌ بود و به‌ من‌ ایمان‌ آورد، تا به‌ ابد نخواهد مرد. آیا این‌ را باور می‌کنی‌؟ ”(یوحنا باب ۱۱ آیه ۲۵ تا ۲۶)

۱۳۹۲ دی ۱۹, پنجشنبه

خدایی که 2000 سال پیش، با یک شاهکار بزرگ، دو ثمره را برای انسان به ارمغان آورد!!

 دوستان خوب من در همین ابتدای شروع مقاله خواهش می کنم کتاب مقدس خود را آماده کنید و اگر در دسترس ندارید میتوانید آن را از صفحه اصلی دانلود کنید و یا آنلاین باز نموده و از کتاب سفر پیدایش  فصل یک و دو و سه را  بخوانید . با این امید که برکات شاهکار خلقت جهان و انسان را در این فصلها ، دریافت نموده باشید . اگر فصل سه شما را نارحت نموده ، یک خبر خوش و شادی بخشی برای شما دارم که بایستی در آن  هر لحظه خدا را شکرگذاری کنیم و این مطلب این است که خدا در 2000 سال پیش لباس جسم ما انسانها را بر خود گرفت و به شباهت ما انسانها درآمد تا فرزندانش را که شبیه خود آفریده بود از اسارت شیطان و هلاکت فصل سه پیدایش نجات بخشد . خدا برای آزادی صنعت دست خود ( انسان) ، راهی جزء پرداخت بهاء نداشت . او بخاطر ذات محبتش از همان ابتدا این وعده نجات را داده بود و در کتاب تورات حداقل 300 پیشگوئی انجام وعده را خود خداوند از زبان انبیاء داده بود . برای نمونه هفتصد سال پیش از ظاهر شدن روح خدا در جسم انسان می خوانیم : زیرا كه‌ برای‌ ما ولدی‌ زاییده‌ و پسری‌ به‌ ما بخشیده‌ شد و سلطنت‌ بر دوش‌ او خواهد بود و اسم‌ او عجیب‌ و مشیر و خدای‌ قدیر و پدر سرمدی‌ و سرور سلامتی‌ خوانده‌ خواهد شد( اشعیا باب ۹ آیه ۶ ) .و باز در جایی دیگر : بنابراین‌ خود خداوند به‌ شما آیتی‌ خواهد داد: اینك‌ باكره‌ حامله‌ شده‌، پسری‌ خواهد زایید و نام‌ او را عمّانوئیل‌ ( خدا با ما ) خواهد خواند ( اشعیا   باب ۷ آیه ۱۴ ).  حقیقتا شکر و شکر و شکر . جلال بر نام قدوس چنین خدایی که در عیسی مسیح به شباهت ما درآمد تا منجی و سلطان قلب فرزندانش  گردد. متاسفانه در ادیان دیگر مسیحیان را به کفر گوئی متهم می کنند . این نشان از این است که چشمهای خود را بسته اند و نمی خواهند حقیقت را بپذیرند . در حقیقت باید گفت ؛ کفر آن است که بگویم خدا نمی تواند به شباهت ما مخلوقاتش در آید . یعنی توانایی و قدرت چنین کاری را ندارد . خدایی که با محبت عظیمش در اول خلقت در کتاب پیدایش باب یک و دو جهان را به نیکوئی می آفریند و بعد از آن می فرماید : و خدا گفت‌»: آدم‌ را بصورت‌ ما و موافق‌ شبیه‌ ما بسازیم‌ تا بر ماهیان‌ دریا و پرندگان‌ آسمان‌ و بهایم‌ و بر تمامی‌ زمین‌ و همة‌ حشراتی‌ كه‌ بر زمین‌ می‌خزند، حكومت‌ نماید( پیدایش   باب ۱آیه ۲۶).
.

گلهای باغ پدر آسمانی من ، جدا از قبول یا رد این شاهکار خداوند ، عیسی مسیح همان تجلی خدا بر روی زمین است که ثابت نمود خالق ما و تمامی هستی که در آن زیست می کنیم ، دیدنی و نادیدنی . کلام خدا در این راستا می فرماید : و او صورت‌ خدای نادیده‌ است‌، نخست‌زاده‌ تمامی آفریدگان‌. زیرا که‌ در او همه‌ چیز آفریده‌ شد، آنچه‌ در آسمان‌ و آنچه‌ بر زمین‌ است‌ از چیزهای دیدنی و نادیدنی و تختها و سلطنتها و ریاسات‌ و قوات‌؛ همه‌ بوسیله‌ او و برای او آفریده‌ شد. و او قبل‌ از همه‌ است‌ و در وی همه‌چیز قیام‌  دارد (  کولسیان   باب ۱ : ۱۵- ۱۷ ) .  آمین 

حال با این مقدمه با شما عزیزان ، ایمانداران به خداوندی عیسی مسیح و حق جویان می خواهیم کمی عمیقتر به شخصیت او در کتاب مقدس تعمق کنیم . مقاله امروز بیشتر از بعد الوهیت او صحبت خواهد نمود . چون نیازی که در جامعه مسیحی ، بخصوص کلیسای اولیه پارسی زبان دیده می شود ، در این راستا است. در بشارتها و تعالیم ، زمانی که می خواهیم از بُعد خداوندی عیسی مسیح صحبت کنیم ، مسئله را پیچیده برای عزیزان حق جو و نو ایمانان ارائه می دهیم . خیلی از نو ایمانان بخاطر شخصیت والای عیسی مسیح و فداکاری بزرگش بر روی صلیب ، به او و کارش ایمان می آورند ولی متاسفانه از همان ابتدای ایمان یک  جدائی  خدای روح ( پدر) و عیسی مسیح متجلی خدا ( پسر) در ذات را ، در ایمان قلبی خود ترسیم می کنند . نکته ای که شاید سالها با آن درگیر شده و برای بنیان ایمان محکم قلبی مفید نباشد . در بُعد الوهیت ( تثلیث) عیسی مسیح بارها با صراحت خود و پدر را یکی اعلام می کند  و همین امر بود که باعث خشم رهبران یهودی شده و از باب همین ادعا او را به صلیب کشیدن . "من‌ و پدر یک‌ هستیم‌." (    یوحنا باب ۱۰ آیه ۳۰ ).و یا در جایی دیگر می فرماید : مرا تصدیق‌ کنید که‌ من‌ در پدر هستم‌ و پدر در من‌ است‌، والا مرا به‌سبب‌ آن‌ اعمال‌ تصدیق‌ کنید (یوحنا باب چهارده آیه یازده) .  برای آن دسته از عزیزانی که دوست دارند این مقاله را با قوت روح القدس و شناخت بیشتری از خداوندی عیسی مسیح ادامه دهند ، پیشنهاد می کنم همین الان به مقاله " آیا عیسی مسیح با سایر پیامبران تفاوت دارد؟ " بروید و بعد از مطالعه آن این مقاله را مطالعه فرماید . 

عزیزانی که حق جو هستند و مسیحیت را برای انتخاب ایمان قلبی خود ، مورد مطالعه و گفتگو با ایمانداران مسیحی  قرار می دهند ، سئوالات بسیار زیادی در این زمینه دارند که باید جواب درست و عمیق با کمک روح القدس خداوند به آنها داده شود . مثلا می پرسند : کتاب مقدس می گوید عیسی مسیح خود، خداوند است و شما از خداوندی او صحبت می کنید و در عین حال عیسی مسیح در دعا با خدای پدر صحبت و یا شفاعت و خواهش می کند . دوستان از این دسته آیات در کتاب مقدس بسیار هستند که در آینده بر روی آنها با یاری روح القدس با شما درمیان خواهیم گذاشت . در کلام خدا می خوانیم : لکن‌ ما را یک‌ خداست‌ یعنی پدر که‌ همه‌چیز از اوست‌ و ما برای او هستیم‌، و یک‌ خداوند یعنی عیسی مسیح‌ که‌ همه‌چیز از اوست‌ و ما از او هستیم‌( قرنتیان اول باب ۸ آیه ۶ )

در ابتدا باید عرض کرد نقشه خداوند برای تجلی یافتن به روی زمین بر اساس کتاب مقدس ، چه در تورات و چه در انجیل دو اصل مهم را به ما می آموزد 1- نجات صنعت دست خویش ( انسان ) از اسارت شیطان ، همان مار قدیمی که می بایست بخاطر گناه آدم و حوا بود ، خون بهای برای بازگشت آنها پرداخت شود . در این رابطه عیسی مسیح می فرماید :  “روح‌ خداوند بر من‌ است‌، زیرا که‌ مرا مسح‌ کرد تا فقیران‌ را بشارت‌ دهم‌ و مرا فرستاد تا شکسته‌دلان‌ را شفا بخشم‌ و اسیران‌ را به‌ رستگاری‌ و کوران‌ را به‌ بینایی‌ موعظه‌ کنم‌ و تا کوبیدگان‌ را آزاد سازم‌، ۱۹ و از سال‌ پسندیده‌ خداوند موعظه‌ کنم‌.” ( لوقا باب ۴ آیه ۱۸ تا ۱۹ )
 2 - ارائه دادن یک نمونه کامل و الگوی کامل به انسان که  در روح 100 در100 خدا و در جسم 100 در 100 انسان شبیه ما( بدن جسمانی مسیح )  تا انسان بتواند به او بعنوان تنها راه و راستی و حیات ، الگوی زندگی خود کرده و بقول معروف پا جای پای عیسی مسیح خداوند بگذارند . در این ارتباط کلام به زیبای می گوید که : لیکن‌ خود را خالی کرده‌، صورت‌ غلام‌ را پذیرفت‌ و در شباهت‌ مردمان‌ شد؛ ۸ و چون‌ در شکل‌ انسان‌ یافت‌ شد، خویشتن‌ را فروتن‌ ساخت‌ و تا به‌ موت‌ بلکه‌ تا به‌ موت‌ صلیب‌ مطیع‌ گردید. ۹ از این‌ جهت‌ خدا نیز او را بغایت‌ سرافراز نمود و نامی را که‌ فوق‌ از جمیع‌ نامها است‌، بدو بخشید. ۱۰ تا به‌ نام‌ عیسی هر زانویی از آنچه‌ در آسمان‌ و بر زمین‌ و زیر زمین‌ است‌ خم‌ شود، ۱۱ و هر زبانی اقرار کند که‌ عیسی مسیح‌، خداوند است‌ برای تمجید خدای پدر.(  فیلیپیان باب ۲ آیه ۷ تا ۱۱ ).
عزیزان ایماندار و حق جو ، به همین سادگی باید به شاهکار خداوند در عیسی مسیح بنگریم . در گوشه گوشه انجیل حیات بخش خداوند ، خدای در جسم انسان به ما تعلیم می دهد که باید در روح القدس  به شخصیت عیسی مسیح وارد شده و مثل او زیست کنیم . پس‌ چون‌ رئیس‌ کهنه‌ عظیمی‌ داریم‌ که‌ از آسمانها درگذشته‌ است‌ یعنی‌ عیسی‌، پسر خدا، اعتراف‌ خود را محکم‌ بداریم‌. ۱۵ زیرا رئیس‌ کهنه‌ای‌ نداریم‌ که‌ نتواند همدرد ضعفهای‌ ما بشود، بلکه‌ آزموده‌ شده‌ در هر چیز به‌ مثال‌ ما بدون‌ گناه‌ (عبرانیان باب ۴ آیه ۱۴ تا ۱۵ ). درآزمایش عیسی (متی۴: ۱-۱۱) خدا نیاز نداشت به دست شیطان 40 روز در بیابان تجربه شود. تمام گفت و شنود بین عیسی مسیح با شیطان ، همانی است که خدا ( پدر) با شاگردان (ما) تعلیم و یادآوری می کند که شیطان چگونه آدم و حوا را تجربه کرد و باعث گناه و دوری آنها از خدای خالق گردید(پیدایش   باب ۳). اگر دقت کنید درخواهید یافت عیسی مسیح ( الگوی کامل خدا برای ما ) هم در همان سه قسمت تجربه های باغ عدن  خواسته‌های جسم، شهوت چشم، و غرور زندگانی  تجربه گردید ولی هیچ گناه نکرد و بر شیطان پیروز شد. 

خدا پاک و قدوس است ، عیسی مسیح گناهی نداشت که توبه کند و به دست یحیی تعمید دهنده  تعمید بگیرد ، بلکه  با این کار نمونه و الگوئی خدا ( عیسی مسیح ) به ما داد که این امر را ما هم امروزه  اطاعت کنیم . آنگاه‌ عیسی از جلیل‌ به‌ اُرْدُن‌ نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد.  ۱۴ اما یحیی او را منع‌ نموده‌، گفت‌: «من‌ احتیاج‌ دارم‌ كه‌ از تو تعمید یابم‌ و تو نزد من‌ میآیی؟»  ۱۵ عیسی در جواب‌ وی گفت‌: «الا´ن‌ بگذار زیرا كه‌ ما را همچنین‌ مناسب‌ است‌ تا تمام‌ عدالت‌ را به‌ كمال‌ رسانیم‌. »پس‌ او را واگذاشت‌.  ۱۶ اما عیسی چون‌ تعمید یافت‌، فوراً از آب‌ برآمد كه‌ در ساعت‌ آسمان‌ بر وی گشاده‌ شد و روح‌ خدا را دید كه‌ مثل‌ كبوتری نزول‌ كرده‌، بر وی میآید.  ۱۷ آنگاه‌ خطابی از آسمان‌ در رسید كه‌ «این‌ است‌ پسر حبیب‌ من‌ كه‌ از او خشنودم‌. » (متی   باب ۳) 

در زمان دعا و خلوت ، عیسی مسیح نمونه و الگو ما گردید تا ما بدانیم چگونه با خدای خالق در ارتباط باشیم و صحبت کنیم . در تمامی سه سال و نیمی که مسیح با شاگردان خود ( ما ) بود درستی رابطه با خدا و با همنوعان خود را به آنها و به  می آموخت و تعلیم می دهد . عیسی مسیح خداوند در یکی از تعالیم زیبایش فرمود : و چون‌ عبادت‌ كنی‌، مانند ریاكاران‌ مباش‌ زیرا  خوش‌ دارند كه‌ در كنایس‌ و گوشه‌های‌ كوچه‌ها ایستاده‌، نماز گذارند تا مردم‌ ایشان‌ را ببینند. هرآینه‌ به‌ شما می‌گویم‌ اجر خود را تحصیل‌ نموده‌اند. ۶ لیكن‌ تو چون‌ عبادت‌ كنی‌، به‌ حجره‌ خود داخل‌ شو و در را بسته‌، پدر خود را كه‌ در نهان‌ است‌ عبادت‌ نما؛ و پدر نهان‌بینِ تو، تورا آشكارا جزا خواهد داد. ۷ و چون‌ عبادت‌ كنید، مانند امت‌ها تكرار باطل‌ مكنید زیرا ایشان‌ گمان‌ می‌برند كه‌ به‌سبب‌ زیاد گفتن‌ مستجاب‌ می‌شوند. ۸ پس‌ مثل‌ ایشان‌ مباشید زیرا كه‌ پدر شما حاجات‌ شما را می‌داند پیش‌ از آنكه‌ از او سؤال‌ كنید.  پس‌ شما به‌ اینطور دعا كنید: "ای‌ پدر ما كه‌ در آسمانی‌، نام‌ تو مقدّس‌ باد.  ۱۰ ملكوت‌ تو بیایـد. اراده‌ تو چنانكه‌ در آسمان‌ است‌، بر زمین‌ نیز كرده‌ شود.  ۱۱ نان‌ كفاف‌ ما را امروز به‌ ما بده‌.  ۱۲ و قرض‌های‌ ما را ببخش‌ چنانكه‌ ما نیز قرضداران‌ خود را می‌بخشیم‌.  ۱۳ و ما را در آزمایش‌ میاور، بلكه‌ از شریر ما را رهایی‌ ده‌. زیرا ملكوت‌ و قوّت‌ و جلال‌ تا ابدالا´باد از آن‌ تو است‌، آمین‌."  ۱۴ «زیرا هرگاه‌ تقصیرات‌ مردم‌ را بدیشان‌ بیامرزید، پدر آسمانی‌ شما، شما را نیز خواهد آمرزید.(    متی باب ۶ آیه ۵ تا ۱۴ ) .

در باغ جستیمانی یکی از مهمترین قسمتی که همیشه مورد سئوال قرار گرفته ،  که چرا عیسی مسیح خداوند مضطرب و دلتنگ گشته و گفت ای پدر این پیاله و عذاب را از من بردار . بهتر است یک بار دیگر آیات را به دقت بخوانیم "و چون‌ به‌ موضعی‌ که‌ جتسیمانی‌ نام‌ داشت‌ رسیدند، به‌ شاگردان‌ خود گفت‌: “در اینجا بنشینید تا دعا کنم‌.” ۳۳ و پطرس‌ و یعقوب‌ و یوحنا را همراه‌ برداشته‌، مضطرب‌ و دلتنگ‌ گردید ۳۴ و بدیشان‌ گفت‌: “نفس‌ من‌ از حزن‌، مشرف‌ بر موت‌ شد. اینجا بمانید و بیدار باشید.” ۳۵ و قدری‌ پیشتر رفته‌، به‌ روی‌ بر زمین‌ افتاد و دعا کرد تا اگر ممکن‌ باشد آن‌ ساعت‌ از او بگذرد. ۳۶ پس‌ گفت‌: “یا اَبا پدر، همه‌ چیز نزد تو ممکن‌ است‌. این‌ پیاله‌ را از من‌ بگذران‌، لیکن‌ نه‌ به‌ خواهش‌ من‌ بلکه‌ به‌ اراده‌ تو.” ۳۷ پس‌ چون‌ آمد، ایشان‌ را در خواب‌ دیده‌، پطرس‌ را گفت‌: “ای‌ شمعون‌، در خواب‌ هستی‌؟ آیا نمی‌توانستی‌ یک‌ ساعت‌ بیدار باشی‌؟ ۳۸ بیدار باشید و دعا کنید تا در آزمایش‌ نیفتید. روح‌ البته‌ راغب‌ است‌ لیکن‌ جسم‌ ناتوان‌.” ۳۹ و باز رفته‌، به‌ همان‌ کلام‌ دعا نمود. ( مرقس باب ۱۴ آیه ۳۲ تا ۳۹ )  . عزیزان دقت کنید، این سخن برای خود خداوند عیسی مسیح نبود که از ترس و حزن مرگ روی صلیب اینگونه سخن براند. در اینجا خداوند باز ما را مخاطب قرار می دهد تا در چنین زمانهای سخت و خطرناکی از سخن او استفاده کنیم و بگویم نه به خواست من ، بلکه به اراده تو ای خداوند کرده شود ، اگر به آیات سی و سه و سی و چهار به دقت تعمق کنیم عیسی مسیح تنها در آن موضع نبود و سه شاگرد را با خود برای تعالیم آورده بود تا در حساسترین و مهمترین زمان تصمیم یاد بگیرند که چگونه دعا کنند. او در بین دعا بر بالین شاگردان می آید و می فرماید : “ای‌ شمعون‌، در خواب‌ هستی‌؟ آیا نمی‌توانستی‌ یک‌ ساعت‌ بیدار باشی‌؟ ۳۸ بیدار باشید و دعا کنید تا در آزمایش‌ نیفتید. روح‌ البته‌ راغب‌ است‌ لیکن‌ جسم‌ ناتوان‌.”  

عزیزان من ؛ نمونه های دیگری هم  در کلام خداوند هستند که شما را تشویق می کنم بیایید باهم از امروز انجیل ( متی و مرقس و لوقا و یوحنا ) را برداریم و به عیسی مسیح خداوند بنگریم که او اولین و آخرین نمونه و الگوی حقیقی زندگیمان بوده و هست و خواهد بود ، دست خود را به پدری که در پسر، عیسی مسیح تجلی یافت است ، دهیم و از این به بعد تمامی عهد جدید ( اناجیل ) را همچون نمونه او عیسی مسیح  زیست کنیم . براستی باید شکر گذار همچنین خالقی باشیم که خود آمد و راه و راستی و حیات را در عیسی مسیح به ما آموخت .اگر ما به این شاهکار عظیم خداوند ایمان بیاوریم ، روح حیاتی که در عیسی ساکن بود در ما هم ساکن خواهد شد و شباهت اولیه ای که شیطان از ما گرفته بود ، دوباره دریافت خواهیم و فرزندان خدای پدر آسمانی خواهیم شد ( رومیان باب ۸ آیه ۱ تا ۲۷ ). گلهای باغ پدر آسمانیم ، برای سخن آخر ؛ او در گنجینه کلام زندگی بخش و حیات بخشش فرمود :" و در آن‌ روز شما خواهید دانست‌ که‌ من‌ در پدر هستم‌ و شما در من‌ و من‌ در شما (یوحنا باب چهارده آیه بیست) ." پولس رسول در این رابطه این گونه نوشت : با مسیح‌ مصلوب‌ شده‌ام‌ ولی زندگی می کنم‌ لیکن‌ نه‌ من‌ بعد از این‌، بلکه‌ مسیح‌ در من‌ زندگی می کند. و زندگانی که‌ الحال‌ در جسم‌ می کنم‌، به‌ ایمان بر پسر خدا می کنم‌ که‌ مرا محبت‌ نمود و خود را برای من‌ داد. شاید آن روز همین روز باشد دوست خوب من .

دعای قلبی رضا غلام مسیح خداوند و برادر کوچک شما این است که من و شما مسیح را زندگی کنیم تا در مسیح فرزندان پدر آسمانی گردیم . آمین     
      

    

زندگی در دو حکم کلیدی کلام زنده خداوند ؛ انجیل مقدس و ثمرات آن در ایمانداران مسیحی

دوستان حقیقتا شکر برای  کلام زنده و حیات بخش انجیل که به ما می آموزد  و در خود بنا می کند ، اگر عنان زندگی خود را به او ( روح القدس ) بسپاریم ( غلاطیان پنج آیه شانزده ) در کلام شیرین انجیل سلامتی می خوانیم ؛ خدا انسان را برای  آزادی و آزاد بودن، و نه بندگی آفریده است (یوحنا ۸: ۳۲-۳۶؛ رومیان ۸: ۲؛ غلاطیان ۵: ۱). پولس رسول هشدار می دهد که زنهار آزادی خود را فرصت جسم مگردانید .
ما مسیحیان کاملاً آزادیم. ولی این آزادی به ما اجازه ارتکاب گناه را نمی دهد (رومیان ۶: ۱-۲، ۱۲-۱۴). ما از بند و بندگی شریعت و مقررات مذهبی آزاد گردیده ایم، ولی آزاد نیستیم که قوانین خدا را بشکنیم. هرچند که از آزادی کامل برخورداریم، ولی زندگی ما باید نمونۀ قدوسیّت و پاکی باشد (متی ۵: ۴۸؛ اول پطرس ۱: ۱۵-۱۶). 
ممکن است پیروان ادیان دیگر، ما مسیحیان را به بی حرمتی نسبت به شریعت متهم کنند. متأسفانه در بعضی موارد این اتهامها وارد است! ولی زندگی ما نباید اینگونه باشد.

ما مسیحیان از آزادی کامل برخوردار می باشیم، ولی بایستی مطابق یک اصل مهم زندگی کنیم، نام این اصل، قانون محبت می باشد (مرقس ۱۲: ۲۹-۳۱؛ یوحنا ۱۳: ۳۴-۳۵). ما آزادیم که یکدیگر را در محبت خدمت کنیم. ما آزادیم که در محبت، از سخنان دیگران اطاعت نماییم. اطاعت و خدمت یک غلام، ازروی ترس و اجبار وظیفه است. او هرگز آزادانه و از روی محبت ارباب خود را اطاعت وخدمت نمی کند. ولی ما که در مسیح آزاد می باشیم، بایستی یکدیگر را در محبت خدمت و اطاعت کنیم. زیرا فقط یک فرد آزاد، قدرت خدمت کردن از روی محبت را دارا می باشد. ما مسیحیان از گناه آزاد گردیده ایم، ولی در عین حال باید آزادانه، خود را به خدا و قوانین او تسلیم کنیم و خود را نسبت به خدا بنده محسوب نماییم (رومیان ۶: ۲۲). ما از اسارت ارباب قدیمی یعنی شریعت و قوانین مذهبی که منتهی به موت و هلاکت می گردید، آزاد گردیده ایم؛ ولی اینک ما خادمین اربابی جدید (عیسی مسیح) هستیم و او ما را به سوی حیات جاودانی رهبری می کند. سابقاً ما به خاطر ترس و اجبار از شریعت و قوانین مذهبی پیروی می کردیم، ولی اینک با کمال میل از سر مهر و محبت و به طور داوطلبانه از مسیح پیروی و اطاعت می نماییم. چرا؟ چونکه او را دوست داریم وعاشق عیسی مسیح هستیم (یوحنا ۱۴: ۱۵-۲۱؛ اول یوحنا ۴: ۱۸).
    
پولس رسول قانون محبت را از روح القدس چنین آموخت و تعلیم داد : زیرا که‌ تمامی شریعت‌ در یک‌ کلمه‌ کامل‌ می شود یعنی در اینکه‌ همسایه‌ خود را چون‌ خویشتن‌ محبت‌ نما. این همان حکم قدیمی است که عیسی مسیح و بعد رسولان مسیح بر آن تاکید ورزیدند که ؛ همسایه خود را مثل خویشتن محبت نما (لاویان ۱۹: ۱۸؛ متی ۲۲: ۳۵-۴۰؛ مرقس ۱۲: ۳۱؛ رومیان ۱۳: ۸-۹؛ غلاطیان ۶: ۲). فراموش نکنیم که این قانون محبت، مثل آن شریعت سابق نمی باشد. قانون محبت، از زمین تا آسمان با شریعت و اجرای مراسم و قوانین مذهبی فرق دارد. پیش از هر چیز، باید به خاطر داشت که در زمان قبل آمدن عیسی مسیح خداوند، انگیزۀ یهودیان از اجرای دستوارت شریعت، نجات یافتن و دسترسی به خدا بود. حال آنکه، انگیزۀ ما مسیحیان از پیروی از شریعت محبت، کسب نجات نیست. ما نجات یافته ایم و محبت و اطاعت ما، نمونه ای است از عمق قدرشناسی مان نسبت به محبت عظیم خدا، ما به وسیلۀ فیض خدا و با ایمان به عیسی مسیح، نجات یافته ایم. نجات یافتن ما و قبول شدنمان در سایۀ اطاعت از قوانین مسیحیت نبوده است، بکله ما به خاطر هدیۀ فیض عیسی مسیح نجات پیدا کرده ایم.

فرق دوم بین ما و ادیان دیگر در این است: یهودیان و پیروان ادیان دیگر، سعی دارند که با تکیه به قوت و توان خود از مراسم مذهبی و قوانین شریعت دین خود اطاعت نمایند. ولی ما مسیحیان به قوت خود محبت نمی کنیم، بلکه خود خدا با قوت روح القدس که در قلب ما ریخته شده است، ما را برای محبت کردن آماده می سازد. ما انسانها خود خواه تر از آن هستیم که بتوانیم دیگران را به طور کامل مورد محبت قرار دهیم. به هیمن دلیل است که روح القدس که در قلب و زندگی ما مسیحیان ساکن می باشد (رومیان ۵: ۵)، ما را کمک خواهد کرد که دیگران را آنگونه که باید مورد محبت قرار دهیم. این تستی است که باید خود را در آن روزانه بازبینی کنیم . ما مسیحیان باید از شریعت محبت پیروی نماییم. ولی این خداست که با کمک روح القدس، به ما قدرت محبت کردن را عطا خواهد نمود. زیرا هر عمل نیکویی که انجام میدهیم به و اسطۀ قدرت خدا در زندگی ما می باشد.

ما ایمانداران مسیحی اگردربارۀ حکم اول یعنی خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما (مرقس ۱۲: ۳۰) در روح القدس انجام ندهیم ؛ مطمئناً نخواهیم توانست همسایه خود را محبت داشته باشیم ومحبت ما نسبت به دیگران، زائیدۀ محبت ما به خدا می باشد. حکم دوم خود را در حکم اول قوت و قدرت می یابد .از سوی دیگر، اگر در زندگی ما نشانی از محبت به دیگران دیده نشود، هرگز قادر نخواهیم بود ادعا کنیم که خدا را دوست می داریم. محبت واقعی نسبت به خدا، همیشه به صورت محبت نسبت به دیگران نمایانگر خواهد شد (اول یوحنا ۴: ۲۰-۲۱). عیسی مسیح در باب حکم دوم از همسایه با یک مثل ساده و واضح صحبت می کند . لطفا آن را با دقت بخوانید و کمی بر آن تعمق کنید .

عیسی‌ در جواب‌ وی‌ گفت‌: “مردی‌ که‌ از اورشلیم‌ به‌سوی‌ اریحا می‌رفت‌، به‌ دستهای‌ دزدان‌ افتاد و او را برهنه‌ کرده‌، مجروح‌ ساختند و او را نیم‌ مرده‌ واگذارده‌، برفتند.  ۳۱ اتفاقاً کاهنی‌ از آن‌ راه‌ می‌آمد، چون‌ او را بدید از کناره‌ دیگر رفت‌.  ۳۲ همچنین‌ شخصی‌ لاوی‌ نیز از آنجا عبور کرده‌، نزدیک‌ آمد و بر او نگریسته‌ از کناره‌ دیگر برفت‌.  ۳۳ “لیکن‌ شخصی‌ سامری‌ که‌ مسافر بود، نزد وی‌ آمده‌، چون‌ او را بدید، دلش‌ بر وی‌ بسوخت‌.  ۳۴ پس‌ پیش‌ آمده‌، بر زخمهای‌ او روغن‌ و شراب‌ ریخته‌، آنها را بست‌ واو را بر مرکب‌ خود سوار کرده‌، به‌ کاروانسرایی‌ رسانید و خدمت‌ او کرد  ۳۵ بامدادان‌ چون‌ روانه‌ می‌شد، دو دینار درآورده‌، به‌ سرایدار داد و بدو گفت‌ این‌ شخص‌ را متوجه‌ باش‌ و آنچه‌ بیش‌ از این‌ خرج‌ کنی‌، در حین‌ مراجعت‌ به‌ تو دهم‌. (لوقا ۱۰: ۲۵-۳۷). 


برادران وخواهران گرامی ؛ کلام خداوند شخص نیازمند محبت را بخوبی و روشنی به ما  نشان و تعلیم  می دهد . عیسی مسیح در این مثال آن مرد را یک یهودی و یا یکی از پیروان خود اعلام نکرد بلکه  فرمود " مردی از اورشلیم " یعنی می تواند یکی از خارج از گروه و دسته و سازمان و عقیده و اعتقاد و .... ایمان و باور آنها بوده که به دست دزدان ( دزدان که همان نیروهای شرارت و تاریکی ) افتاده ،او را مجروح ساخته و در آن وضعیت رو به موت رها کرده بودند تا بمیرد . آن مرد سامری او را می بیند و دلش به حال او می سوزد و محبت واقعی  و عشق راستین را بخاطر انجام دادن حکم اول  در حکم دوم به زیبایی انجام می دهد . مرد سامری  در واقع ناجی آن مرد شد و او را از مرگ نجات داد . حقیقتا چه تعلیم جامع و کاملی را خداوند در این دو حکم به ما می آموزد  . حال بهتر است از خود بپرسیم که  در طول ایمان مسیحی و خدمتی خود ، چند نفر مثل این مرد مجروح و نیمه جان در مسیر راه من قرار گرفته اند و من چگونه با آنها برخورد نموده ام ، همانند آن کاهنان یهودی یا آن مرد سامری !!؟ بیایید امروز  ایمان خود را در حکم اول بازبینی ودر خداوند آن را تازه کنیم . 

پس بنابراین «محبت را بجا آوریم، نه در کلام و زبان بلکه در عمل و راستی» (اول یوحنا ۳: ۱۸). آمین
در فیض و برکات دو حکم ، هر روزتان در خداوند باد . آمین 

۱۳۹۲ دی ۱۴, شنبه

موعظه سر کوه ، خوشبختی واقعی : بخش هشتم


بزرگترین موعظه‌ای که تا کنون ایراد شده، یعنی موعظۀ سرکوه، می باشد که در کتاب مقدس ، انجیل متی  باب‌های ۵ تا ۷ توسط عیسی مسیح اعلام گردیده است. عیسی خداوند روش زندگی را تعیین کرده است. او در این موقعیت خاص، بیشتر شاگردان خود را مخاطب قرار داد، اما دیگران نیز گوش فرا داده، از تعلیم او شگفت زده شدند (متی ۷: ۲۸). در بخش اول دریافتم که هدف عیسی مسیح خداوند برای ساختن بنیاد ما از«مسکین شدن در روح» که به معنی خالی شدن از خود است تعلیم می دهد. پیش از آنکه بتوانیم با برکات خدا پر شویم، ابتدا باید خالی شویم.هر انسانی به طور طبیعی پُر از خودخواهی و تکبر است. این امر «انسانیت کهنۀ ما» یا طبیعت قدیمی نامیده می‌شود . بنابراین، درست از همان آغاز باید درک کنیم که داشتن زندگی مسیحی و پیروی از تعالیم عیسی، با تکیه بر قدرت خودمان غیر ممکن است.

 دربخش دوم دریافتم ، «برای اینکه شخص حقیقتاً خوشبخت باشد، باید ابتدا ماتم بگیرد.» ما باید برای گناهانمان ماتم بگیریم. در این جا از اندوه روحانی صحبت می‌کنیم نه اندوه دنیوی. پیش از آنکه بتوانیم شادی نجات را دریافت کنیم، باید ابتدا برای گناهانمان ماتم گرفته باشیم. چنین ماتمی منتهی به توبه می‌شود. غمی که برای خداست، منشأ توبه می‌باشد به جهت نجات که از آن پشیمانی نیست؛ اما غم دنیوی منشأ موت است (دوم قرنتیان ۷: ۱۰). وقتی به خویشتن می‌نگریم، ماتم می‌گیریم؛ وقتی به مسیح می‌نگریم، امید و آرامش و شادی می‌یابیم. بدون اندوه، شادی نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ وبدون توبۀ حقیقی، نجات نمی‌تواند به وقوع پیوندد.


 در بخش سوم آموختیم ، کسی که واقعاً حلیم است، از لحاظ روحانی در خداوند قوی است. طرز دریافت اینگونه تعلیم گرفتیم که  ابتدا باید مسکین در روح گردد . سپس باید برای ناشایستگی و گناهان خود ماتم بگیرد . آنگاه باید به عیسی ایمان بیاورد، یعنی به او اعتماد کند. در این صورت، روح‌القدس وارد او شده، وی را تازه می‌سازد (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). روح‌القدس به او روح حلم را خواهد بخشید.  همچنین از کلام دریافتیم پنج نشانه حلم ، اولاً شخص حلیم در پی حق و حقوق خود نیست. دوم، هنگامی که شخصی دیگر به او بی حرمتی کند، مکدر و آزرده خاطر نمی‌گردد. شخص حلیم به آبرو و احترام خود اهمیتی نمی‌دهد. وی سعی نمی‌کند که از خود دفاع کرده، بهانه بیاورد و گناهان خود را مخفی نماید. سوم، شخص حلیم هرگز درصد انتقام برنمی آید (رومیان ۱۲: ۱۹؛ اول پطرس ۲: ۱۹-۲۳).

در بخش چهارم دریافتیم ، انسانها در جستجوی خوشبختی هستند، لیکن بدبخت باقی می‌مانند. چرا؟ به علت گناه. برای آزاد شدن از بدبختی، شخص باید از گناه آزاد گردد، یعنی باید عادل شود. حتی بسیاری از مسیحیان نیز این تعلیم را درک نمی‌کنند. چنین مسیحیان درجستجوی شادی، آرامش، قدرت روحانی و دیگر برکات می‌باشند؛ ایشان برای این چیزها تشنه و گرسنه اند. لیکن عیسی فرموده است: «اول عدالت را بطلبید، که این همه برای شما مزید خواهد شد» .اگر گرسنه به سوی خدا آییم، وی وعده داده است که ما را سیراب خواهد ساخت. عیسی فرموده است: «... هرکه به جانب من آید، او را بیرون نخواهم نمود» (یوحنا ۶: ۳۷). اشتیاق مسیح اینست که ما پُرشویم تا تمامی پُری خدا .

در بخش پنجم هم دریافتیم ، رحمت حقیقی همواره خود را در اعمال پُر از رحمت و عطوفت نشان می‌دهد. اعمال پُر از رحمت گواه رحیم بودن (رحم کننده بودن) ما است، درست مثل اطاعت از مسیح است که گواه ایمان ماست . همچنین این تعلیم را گرفتیم ، رحیم بودن و نشان دادن رحمت به معنی این نیست که گناه کسی را نادیده بگیریم. این رحمت دنیوی است. خدا هرگز گناه را نادیده نمی‌گیرد. وی حتی نمی‌تواند کوچکترین گناه را تحمل کند. یعنی آن نوع گناه که میل داریم آن را «اشتباه» بنامیم. وی هر نوع گناهی را مجازات می‌کند و مجازات گناه، مرگ است. و حال می دانیم که اگر نسبت به دیگران رحمت نشان دهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان خواهد داد؛ و اگر نسبت به دیگران رحمت نشان ندهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان نخواهد داد. بزرگترین مثال رحمت و شفقت، خود عیسی است. وی برای نشان دادن رحمت نسبت به ما، برای ما مُرد. وی حتی کسانی را که او را مصلوب کردند .


در بخش شیشم آموختیم ، در نظر خدا، دل ما مهم ترین چیز است. انسان به ظاهر می‌نگرد و خداوند به دل می‌نگرد . وی نگاه می‌کند تا ببیند آیا دلهای ما پاک است یا نه. اولاً پاک دل بودن یعنی اینکه ظاهر و باطن انسان یک باشد. ما نباید دو دل باشیم، یعنی نباید فکر و عمل ما دوگانه باشد . ثانیاً پاک بودن به معنی مقدس بودن، عاری از گناه و مبرا از خود پرستی بودن است. شخصی که پاک دل است، خدا را با تمامی دل، تمامی جان، تمامی فکر و با تمام قوت خود دوست دارد. این بزرگترین حکم است و همچنین دریافتیم ، تنها کسانی که پاکدل یعنی مقدس هستند، خدا را خواهند دید. برای ورود به ملکوت خدا (ملکوت آسمان)، باید مقدس باشیم. اما برای مقدس بودن، به کمک خدا نیاز داریم .

در بخش هفتم هم تعلیم یافتیم ، برای اینکه برقرار کنندۀ صلح باشیم، ابتدا باید خود با خدا مصالحه کنیم. ما تنها از طریق ایمان به مسیح می‌توانیم صلح را بیابیم (رومیان ۵: ۱). برای یافتن صلح حقیقی، ما باید شبیه کسانی باشیم که در این خوشا به حالها توصیف شده اند: یعنی مسکین در روح، حلیم، گرسنۀ عدالت، رحیم و پاک دل باشیم. همچنین آموختیم ، محبت اسلحۀ اصلی صلح کننده است. پولس چنین می‌فرماید: اگر دشمن تو گرسنه باشد، او را سیر کن (رومیان ۱۲: ۲۰). عیسی فرمود: «دشمنان خود را محبت نمایید ... و به هر که ... به شما جفا رساند دعای خیر کنید ... تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید». خوشا به حال صلح کنندگان زیرا ایشان پسران خدا خوانده خواهند شد و امروز به ادامه ساختار اساسی ایمان ما توسط کلام خداوند در بخش هفتم، برای ادامه بنایی عمارتش می پردازیم. فراموش نکنیم که مسیح خداوند در چنین منزلی ساکن خواهد شد . 

 آخرین بخش ، هشتم :


 خوشابحال‌ زحمت‌كشان‌ برای عدالت‌، زیرا ملكوت‌ آسمان‌ از آن‌ ایشان‌ است‌.
شاید بارها این  قسمت کلام خداوند را خوانده ایم . اما بیایید باهم امروز عمیق تر به این آیات توجه کنیم . این باب از تعالیم بسیار اساسی کلام خداوند می باشد که بنیان ایمان ما را، از زیر بنا تا بام بر صخره استوار  میسازد .  راز خوشبختی واقعی در این است که برای ما مکاشفه شود او(عیسی مسیح خداوند) فقط  در چنین عمارتی ساکن میگردد ،  . پس دوست خوب من در این چند بخش ( خوشبختی واقعی ) با ما باشید . ایمان دارم اگر با هم اجازه دهیم ، مسیح (معمارعمارت ما ) خانه ای محکم و استوار و ابدی برای خود بر صخره از ما بنا خواهد کرد . آمین

خوشا به حال زحمت کشان برای عدالت ،انسانها به دلائل مختلف نظیر گناه، حماقت، عادات بد، در زحمت اند. لیکن تنها کسانی که برای عدالت زحمت می‌کشند، برکت خواهند یافت. گاهی اوقات ما بی دلیل خود را دچار مشکل می‌سازیم. فکر می‌کنیم که عادل هستیم، لیکن در واقع به خاطر اشتباهاتمان و یا بخاطر فقدان معرفت در زحمت می‌افتیم. باید مطمئن شویم که تمام کارهایمان خدا را جلال می‌دهد. تنها در صورتی که برای جلال دادن خدا در زحمت باشیم، برکت خواهیم یافت. مطابق عهد جدید، ما باید متحمل جفا گردیم (دوم تیموتائوس ۳: ۱۲). اگر به نوعی متحمل جفا نشویم، احتمالاً زندگی مان باعث جلال خدا نمی‌باشد. اگر خدا را دوست داشته باشیم، جهان از ما متنفر خواهد شد (یوحنا ۱۵: ۱۸ و ۱۹). انسانهای دنیوی همواره با انسانهای عادل ضدیت خواهند ورزید. انسانهای عادل یعنی کسانی که عدالت مسیح را دریافت کرده اند، شبیه به نوری در تاریکی هستند. انسانهای دنیوی از نور متنفرند زیرا که نور اعمال شریر آنان را آشکار می‌سازد (یوحنا ۳: ۲۰).


بسیاری از انسانهای دنیوی از طرف سایر انسانهای دنیوی، «عادل»، «محترم» و «والا» خوانده شده اند. لیکن این گفته‌ای دنیوی است. چنین انسانهایی مورد جفای جهان واقع نمی‌شوند زیرا که متعلق به جهان هستند و از افتخار جهان برخوردار می‌شوند. ایشان پاداش خود را دریافت می‌دارند (لوقا ۶: ۲۶). کسی که به راستی عادل است، به جهان تعلق ندارد. وی شهروند ملکوت آسمان است. بنابراین، انسانهای دنیوی به او جفا و آزار می‌رسانند. 
 عیسی هنگامی که توصیف هشت خوشا به حال را به اتمام رساند، روی به شاگردانش کرده، فرمود: «خوشحال باشید چون شما را فحش گویند و جفا رسانند و به خاطر من هرسخن بدی برشما کاذبانه گویند.» اگر بخاطر مسیح در زحمت باشیم، برکت خواهیم یافت. همۀ پیروان مسیح باید برای تحمل اهانت، تهمت و جفا آماده باشند. اما وقتی این مصائب شروع شد، ایماندار چه باید بکند؟ او باید خوشحال باشد و شادی نماید (اعمال ۵: ۴۰ و ۴۱). ما نیز از همراهان انبیای عهد عتیق که متحمل جفا شدند، شمرده خواهیم شد (دوم تواریخ ۳۶: ۱۵ و ۱۶). ما افتخار این را خواهیم داشت که در رنجهای مسیح سهیم باشیم (فیلیپیان ۳: ۱۰).
دوست عزیزم ایمان دارم دراین بخش که آخرین قسمت خوشابحالها بود، راز الهی (خوشبختی واقعی)برایتان مکاشفه گردیده باشد و اجازه داده باشیم مسیح ساختمان محکمی را از ما برای خود بنا کرده باشد . پس در این هشت قسمت خود را تماماَ تقدیم روح القدس می نمایم تا او خود از ما خانه ای که تا به ابد پابرجاست بنا نماید . کلام خداوند در قرنتیان اول باب سه آیه سیزده ، میفرماید:

اما زمانی خواهد رسید، یعنی همان روزی که مسیح همه را داوری خواهد نمود، که کار هر معمار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت تا معلوم شود با چه مصالحی عمارت را ساخته است . کار هر شخص از آتش گذرانده خواهد شد تا ارزش و اصالت آن مشخص گردد.

در فیض و محبت عیسی مسیح خداوند باشید . آمین 

موعظه سر کوه ، خوشبختی واقعی : بخش هفتم

بزرگترین موعظه‌ای که تا کنون ایراد شده، یعنی موعظۀ سرکوه، می باشد که در کتاب مقدس ، انجیل متی  باب‌های ۵ تا ۷ توسط عیسی مسیح اعلام گردیده است. عیسی خداوند روش زندگی را تعیین کرده است. او در این موقعیت خاص، بیشتر شاگردان خود را مخاطب قرار داد، اما دیگران نیز گوش فرا داده، از تعلیم او شگفت زده شدند (متی ۷: ۲۸). در بخش اول دریافتم که هدف عیسی مسیح خداوند برای ساختن بنیاد ما از«مسکین شدن در روح» که به معنی خالی شدن از خود است تعلیم می دهد. پیش از آنکه بتوانیم با برکات خدا پر شویم، ابتدا باید خالی شویم.هر انسانی به طور طبیعی پُر از خودخواهی و تکبر است. این امر «انسانیت کهنۀ ما» یا طبیعت قدیمی نامیده می‌شود . بنابراین، درست از همان آغاز باید درک کنیم که داشتن زندگی مسیحی و پیروی از تعالیم عیسی، با تکیه بر قدرت خودمان غیر ممکن است.

 دربخش دوم دریافتم ، «برای اینکه شخص حقیقتاً خوشبخت باشد، باید ابتدا ماتم بگیرد.» ما باید برای گناهانمان ماتم بگیریم. در این جا از اندوه روحانی صحبت می‌کنیم نه اندوه دنیوی. پیش از آنکه بتوانیم شادی نجات را دریافت کنیم، باید ابتدا برای گناهانمان ماتم گرفته باشیم. چنین ماتمی منتهی به توبه می‌شود. غمی که برای خداست، منشأ توبه می‌باشد به جهت نجات که از آن پشیمانی نیست؛ اما غم دنیوی منشأ موت است (دوم قرنتیان ۷: ۱۰). وقتی به خویشتن می‌نگریم، ماتم می‌گیریم؛ وقتی به مسیح می‌نگریم، امید و آرامش و شادی می‌یابیم. بدون اندوه، شادی نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ وبدون توبۀ حقیقی، نجات نمی‌تواند به وقوع پیوندد.


 در بخش سوم آموختیم ، کسی که واقعاً حلیم است، از لحاظ روحانی در خداوند قوی است. طرز دریافت اینگونه تعلیم گرفتیم که  ابتدا باید مسکین در روح گردد . سپس باید برای ناشایستگی و گناهان خود ماتم بگیرد . آنگاه باید به عیسی ایمان بیاورد، یعنی به او اعتماد کند. در این صورت، روح‌القدس وارد او شده، وی را تازه می‌سازد (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). روح‌القدس به او روح حلم را خواهد بخشید.  همچنین از کلام دریافتیم پنج نشانه حلم ، اولاً شخص حلیم در پی حق و حقوق خود نیست. دوم، هنگامی که شخصی دیگر به او بی حرمتی کند، مکدر و آزرده خاطر نمی‌گردد. شخص حلیم به آبرو و احترام خود اهمیتی نمی‌دهد. وی سعی نمی‌کند که از خود دفاع کرده، بهانه بیاورد و گناهان خود را مخفی نماید. سوم، شخص حلیم هرگز درصد انتقام برنمی آید (رومیان ۱۲: ۱۹؛ اول پطرس ۲: ۱۹-۲۳).

در بخش چهارم دریافتیم ، انسانها در جستجوی خوشبختی هستند، لیکن بدبخت باقی می‌مانند. چرا؟ به علت گناه. برای آزاد شدن از بدبختی، شخص باید از گناه آزاد گردد، یعنی باید عادل شود. حتی بسیاری از مسیحیان نیز این تعلیم را درک نمی‌کنند. چنین مسیحیان درجستجوی شادی، آرامش، قدرت روحانی و دیگر برکات می‌باشند؛ ایشان برای این چیزها تشنه و گرسنه اند. لیکن عیسی فرموده است: «اول عدالت را بطلبید، که این همه برای شما مزید خواهد شد» .اگر گرسنه به سوی خدا آییم، وی وعده داده است که ما را سیراب خواهد ساخت. عیسی فرموده است: «... هرکه به جانب من آید، او را بیرون نخواهم نمود» (یوحنا ۶: ۳۷). اشتیاق مسیح اینست که ما پُرشویم تا تمامی پُری خدا .

در بخش پنجم هم دریافتیم ، رحمت حقیقی همواره خود را در اعمال پُر از رحمت و عطوفت نشان می‌دهد. اعمال پُر از رحمت گواه رحیم بودن (رحم کننده بودن) ما است، درست مثل اطاعت از مسیح است که گواه ایمان ماست . همچنین این تعلیم را گرفتیم ، رحیم بودن و نشان دادن رحمت به معنی این نیست که گناه کسی را نادیده بگیریم. این رحمت دنیوی است. خدا هرگز گناه را نادیده نمی‌گیرد. وی حتی نمی‌تواند کوچکترین گناه را تحمل کند. یعنی آن نوع گناه که میل داریم آن را «اشتباه» بنامیم. وی هر نوع گناهی را مجازات می‌کند و مجازات گناه، مرگ است. و حال می دانیم که اگر نسبت به دیگران رحمت نشان دهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان خواهد داد؛ و اگر نسبت به دیگران رحمت نشان ندهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان نخواهد داد. بزرگترین مثال رحمت و شفقت، خود عیسی است. وی برای نشان دادن رحمت نسبت به ما، برای ما مُرد. وی حتی کسانی را که او را مصلوب کردند .


در بخش ششم آموختیم ، در نظر خدا، دل ما مهم ترین چیز است. انسان به ظاهر می‌نگرد و خداوند به دل می‌نگرد . وی نگاه می‌کند تا ببیند آیا دلهای ما پاک است یا نه. اولاً پاک دل بودن یعنی اینکه ظاهر و باطن انسان یک باشد. ما نباید دو دل باشیم، یعنی نباید فکر و عمل ما دوگانه باشد . ثانیاً پاک بودن به معنی مقدس بودن، عاری از گناه و مبرا از خود پرستی بودن است. شخصی که پاک دل است، خدا را با تمامی دل، تمامی جان، تمامی فکر و با تمام قوت خود دوست دارد. این بزرگترین حکم است و همچنین دریافتیم ، تنها کسانی که پاکدل یعنی مقدس هستند، خدا را خواهند دید. برای ورود به ملکوت خدا (ملکوت آسمان)، باید مقدس باشیم. اما برای مقدس بودن، به کمک خدا نیاز داریم و امروز به ادامه ساختار اساسی ایمان ما توسط کلام خداوند در بخش هفتم، برای ادامه بنایی عمارتش می پردازیم. فراموش نکنیم که مسیح خداوند در چنین منزلی ساکن خواهد شد . 


 خوشابحال‌ صلح‌كنندگان‌، زیرا ایشان‌ پسران‌ خدا خوانده‌ خواهند شد.

شاید بارها این  قسمت کلام خداوند را خوانده ایم . اما بیایید باهم امروز عمیق تر به این آیات توجه کنیم . این باب از تعالیم بسیار اساسی کلام خداوند می باشد که بنیان ایمان ما را، از زیر بنا تا بام بر صخره استوار  میسازد .  راز خوشبختی واقعی در این است که برای ما مکاشفه شود او(عیسی مسیح خداوند) فقط  در چنین عمارتی ساکن میگردد ،  . پس دوست خوب من در این چند بخش ( خوشبختی واقعی ) با ما باشید . ایمان دارم اگر با هم اجازه دهیم ، مسیح (معمارعمارت ما ) خانه ای محکم و استوار و ابدی برای خود بر صخره از ما بنا خواهد کرد . آمین   
بخش هفتم :

خوشا به حال صلح کنندگان. صلح کنندگانی که در اینجا قید شده، کسانی هستند که میان انسان و خدا صلح برقرار می‌کنند. بسیاری از افراد خود را برقرار کنندۀ صلح می‌خوانند، نظیر رؤسای ممالک،. ایشان در مورد صلح صحبت می‌کنند و قراردادهای صلح منعقد می‌سازند؛ اما درجهان صلحی وجود ندارد و این به دلیل گناه انسان است. صلح کنندگان دنیوی سعی می‌کنند از طریق پوشاندن گناه و مصالحه با مردان شریر، صلح برقرار نمایند. لیکن صلح کنندگان حقیقی سعی می‌کنند تا بی عدالتی، درد، و گناهی را که در جهان است بزدایند. ایشان به انسانها کمک می‌کنند تا با خدا مصالحه نمایند. این صلح حقیقی است.
برای اینکه برقرار کنندۀ صلح باشیم، ابتدا باید خود با خدا مصالحه کنیم. ما تنها از طریق ایمان به مسیح می‌توانیم صلح را بیابیم (رومیان ۵: ۱). برای یافتن صلح حقیقی، ما باید شبیه کسانی باشیم که در این خوشا به حالها توصیف شده اند: یعنی مسکین در روح، حلیم، گرسنۀ عدالت، رحیم و پاک دل باشیم (آیه‌های ۳-۸).

 تمامی این خوشا به حالها به یکدیگر وابسته هستند. نمی‌توانیم یکی از این کیفیات را بدون دیگری داشته باشیم. چگونه صلح برقرار می‌کنیم؟ ازطریق دوست داشتن همنوعان به اندازۀ خودمان (مرقس ۱۲: ۳۱). محبت اسلحۀ اصلی صلح کننده است. پولس چنین می‌فرماید: اگر دشمن تو گرسنه باشد، او را سیر کن (رومیان ۱۲: ۲۰). عیسی فرمود: «دشمنان خود را محبت نمایید ... و به هر که ... به شما جفا رساند دعای خیر کنید ... تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید» (آیۀ‌های ۴۴ و ۴۵). خوشا به حال صلح کنندگان زیرا ایشان پسران خدا خوانده خواهند شد (یوحنا ۱: ۱۲، غلاطیان ۳:۲۶؛ ۴: ۷).

بزرگترین صلح کننده عیسی بود (افسسیان ۲: ۱۷؛ کولسیان ۱: ۱۹ و ۲۰). وی به شاگردانش فرمود: «سلام برشما باد! چنانکه پدر مرا فرستاد، من نیز شما را می‌فرستم» (یوحنا ۲۰: ۲۱). عیسی ما را فرستاد تا برقرار کنندۀ صلح باشیم. ما سفیران مسیح هستیم (دوم قرنتیان ۵: ۲۰). با اینجال ما نباید یک حقیقت دیگر را فراموش کنیم. در موقعیتی دیگر عیسی چنین فرمود: «نیامده ام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را» (متی ۱۰: ۳۴). عیسی نیامده است تا فقط انسانها را با خدا مصالحه دهد. وی همچنین آمده است تا خوب را از بد جدا سازد. وی در روز داوری، داور خواهد بود (متی ۲۵: ۳۱ و ۳۲؛ یوحنا ۵: ۲۲؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۰). عیسی صلح را برای کسانی که با ایمان به سوی خدا روی می‌آورند، به ارمغان می‌آورد. لیکن برای کسانی که از اطاعت و پرستش خدا امتناع می‌ورزند، شمشیر داوری را می‌آورد. مسیح به عنوان یک صلح کننده به زمین آمد. با اینحال وی رنج برد و به دست دشمنانش کشته شد. به همان طریق، ما نیز حتی با وجود اینکه صلح کننده هستیم، متحمل ضدیت و جفای دشمنان مسیح خواهیم شد (دوم تیموتائوس ۳: ۱۲). عیسی چنین فرمود: «اگر مرا زحمت دادند، شما را نیز زحمت خواهند داد» (یوحنا ۱۵: ۲۰). ما نمی‌توانیم با کسانی که با مسیح ضدیت می‌ورزند، صلح کنیم.

دوست عزیزم ایمان دارم دراین بخش هفتم (خوشبختی واقعی) هم مسیح زیربنائی محکم از ما خواهد ساخت . تا فردا که بخش هشتم را با هم  خواهیم بود بر این بخش در تعمق واطاعت از کلام وهمکاری  با معمار عمارت خداوند باشیم .کلام خداوند در قرنتیان اول باب سه آیه سیزده ، میفرماید:

اما زمانی خواهد رسید، یعنی همان روزی که مسیح همه را داوری خواهد نمود، که کار هر معمار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت تا معلوم شود با چه مصالحی عمارت را ساخته است . کار هر شخص از آتش گذرانده خواهد شد تا ارزش و اصالت آن مشخص گردد. آمین 

برای باز کردن بخش هشتم  لطفا این قسمت را کلیک کنید..... 
http://sakhrenejatiran.blogspot.co.at/2013/12/blog-post_1585.html

۱۳۹۲ دی ۱۲, پنجشنبه

موعظه سر کوه ، خوشبختی واقعی : بخش ششم


بزرگترین موعظه‌ای که تا کنون ایراد شده، یعنی موعظۀ سرکوه، می باشد که در کتاب مقدس ، انجیل متی  باب‌های ۵ تا ۷ توسط عیسی مسیح اعلام گردیده است. عیسی خداوند روش زندگی را تعیین کرده است. او در این موقعیت خاص، بیشتر شاگردان خود را مخاطب قرار داد، اما دیگران نیز گوش فرا داده، از تعلیم او شگفت زده شدند (متی ۷: ۲۸). در بخش اول دریافتم که هدف عیسی مسیح خداوند برای ساختن بنیاد ما از«مسکین شدن در روح» که به معنی خالی شدن از خود است تعلیم می دهد. پیش از آنکه بتوانیم با برکات خدا پر شویم، ابتدا باید خالی شویم.هر انسانی به طور طبیعی پُر از خودخواهی و تکبر است. این امر «انسانیت کهنۀ ما» یا طبیعت قدیمی نامیده می‌شود . بنابراین، درست از همان آغاز باید درک کنیم که داشتن زندگی مسیحی و پیروی از تعالیم عیسی، با تکیه بر قدرت خودمان غیر ممکن است.
 دربخش دوم دریافتم ، «برای اینکه شخص حقیقتاً خوشبخت باشد، باید ابتدا ماتم بگیرد.» ما باید برای گناهانمان ماتم بگیریم. در این جا از اندوه روحانی صحبت می‌کنیم نه اندوه دنیوی. پیش از آنکه بتوانیم شادی نجات را دریافت کنیم، باید ابتدا برای گناهانمان ماتم گرفته باشیم. چنین ماتمی منتهی به توبه می‌شود. غمی که برای خداست، منشأ توبه می‌باشد به جهت نجات که از آن پشیمانی نیست؛ اما غم دنیوی منشأ موت است (دوم قرنتیان ۷: ۱۰). وقتی به خویشتن می‌نگریم، ماتم می‌گیریم؛ وقتی به مسیح می‌نگریم، امید و آرامش و شادی می‌یابیم. بدون اندوه، شادی نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ وبدون توبۀ حقیقی، نجات نمی‌تواند به وقوع پیوندد.


 در بخش سوم آموختیم ، کسی که واقعاً حلیم است، از لحاظ روحانی در خداوند قوی است. طرز دریافت اینگونه تعلیم گرفتیم که  ابتدا باید مسکین در روح گردد . سپس باید برای ناشایستگی و گناهان خود ماتم بگیرد . آنگاه باید به عیسی ایمان بیاورد، یعنی به او اعتماد کند. در این صورت، روح‌القدس وارد او شده، وی را تازه می‌سازد (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). روح‌القدس به او روح حلم را خواهد بخشید.  همچنین از کلام دریافتیم پنج نشانه حلم ، اولاً شخص حلیم در پی حق و حقوق خود نیست. دوم، هنگامی که شخصی دیگر به او بی حرمتی کند، مکدر و آزرده خاطر نمی‌گردد. شخص حلیم به آبرو و احترام خود اهمیتی نمی‌دهد. وی سعی نمی‌کند که از خود دفاع کرده، بهانه بیاورد و گناهان خود را مخفی نماید. سوم، شخص حلیم هرگز درصد انتقام برنمی آید (رومیان ۱۲: ۱۹؛ اول پطرس ۲: ۱۹-۲۳).
در بخش چهارم دریافتیم ، انسانها در جستجوی خوشبختی هستند، لیکن بدبخت باقی می‌مانند. چرا؟ به علت گناه. برای آزاد شدن از بدبختی، شخص باید از گناه آزاد گردد، یعنی باید عادل شود. حتی بسیاری از مسیحیان نیز این تعلیم را درک نمی‌کنند. چنین مسیحیان درجستجوی شادی، آرامش، قدرت روحانی و دیگر برکات می‌باشند؛ ایشان برای این چیزها تشنه و گرسنه اند. لیکن عیسی فرموده است: «اول عدالت را بطلبید، که این همه برای شما مزید خواهد شد» .اگر گرسنه به سوی خدا آییم، وی وعده داده است که ما را سیراب خواهد ساخت. عیسی فرموده است: «... هرکه به جانب من آید، او را بیرون نخواهم نمود» (یوحنا ۶: ۳۷). اشتیاق مسیح اینست که ما پُرشویم تا تمامی پُری خدا .


در بخش پنجم هم دریافتیم ، رحمت حقیقی همواره خود را در اعمال پُر از رحمت و عطوفت نشان می‌دهد. اعمال پُر از رحمت گواه رحیم بودن (رحم کننده بودن) ما است، درست مثل اطاعت از مسیح است که گواه ایمان ماست . همچنین این تعلیم را گرفتیم ، رحیم بودن و نشان دادن رحمت به معنی این نیست که گناه کسی را نادیده بگیریم. این رحمت دنیوی است. خدا هرگز گناه را نادیده نمی‌گیرد. وی حتی نمی‌تواند کوچکترین گناه را تحمل کند. یعنی آن نوع گناه که میل داریم آن را «اشتباه» بنامیم. وی هر نوع گناهی را مجازات می‌کند و مجازات گناه، مرگ است. و حال می دانیم که اگر نسبت به دیگران رحمت نشان دهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان خواهد داد؛ و اگر نسبت به دیگران رحمت نشان ندهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان نخواهد داد. بزرگترین مثال رحمت و شفقت، خود عیسی است. وی برای نشان دادن رحمت نسبت به ما، برای ما مُرد. وی حتی کسانی را که او را مصلوب کردند بخشید و امروز به ادامه ساختار اساسی ایمان ما توسط کلام خداوند در بخش شیشم، برای ادامه بنایی عمارتش می پردازیم. فراموش نکنیم که مسیح خداوند در چنین منزلی ساکن خواهد شد . 

 بخش ششم ؛
خوشابحال‌ پاکدلان‌، زیرا ایشان‌ خدا را خواهند دید.

شاید بارها این  قسمت کلام خداوند را خوانده ایم . اما بیایید باهم امروز عمیق تر به این آیات توجه کنیم . این باب از تعالیم بسیار اساسی کلام خداوند می باشد که بنیان ایمان ما را، از زیر بنا تا بام بر صخره استوار  میسازد .  راز خوشبختی واقعی در این است که برای ما مکاشفه شود او(عیسی مسیح خداوند) فقط  در چنین عمارتی ساکن میگردد ،  . پس دوست خوب من در این چند بخش ( خوشبختی واقعی ) با ما باشید . ایمان دارم اگر با هم اجازه دهیم ، مسیح (معمارعمارت ما ) خانه ای محکم و استوار و ابدی برای خود بر صخره از ما بنا خواهد کرد . آمین
  

خوشا به حال پاک دلان. در نظر خدا، دل ما مهم ترین چیز است. انسان به ظاهر می‌نگرد و خداوند به دل می‌نگرد (اول سموئیل ۱۶: ۷). وی نگاه می‌کند تا ببیند آیا دلهای ما پاک است یا نه. اولاً پاک دل بودن یعنی اینکه ظاهر و باطن انسان یک باشد. ما نباید دو دل باشیم، یعنی نباید فکر و عمل ما دوگانه باشد (مزمور ۸۶: ۱۱؛ یعقوب ۱: ۷ و۸). ثانیاً پاک بودن به معنی مقدس بودن، عاری از گناه و مبرا از خود پرستی بودن است. شخصی که پاک دل است، خدا را با تمامی دل، تمامی جان، تمامی فکر و با تمام قوت خود دوست دارد. این بزرگترین حکم است (مرقس ۱۲: ۳۰). تنها کسانی که پاکدل یعنی مقدس هستند، خدا را خواهند دید (عبرانیان ۱۲: ۱۴). برای ورود به ملکوت خدا (ملکوت آسمان)، باید مقدس باشیم. اما برای مقدس بودن، به کمک خدا نیاز داریم. داود پادشاه در مزمور ۵۱: ۱۰ چنین می‌فرماید: ای خدا دل طاهر در من بیافرین. تنها با سکونت روح‌القدس در ما است که دلهای ما طاهر می‌گردد.

اگر مسکین در روح  و گرسنۀ عدالت  باشیم و به سوی خدا آییم، وی دلهای ما را طاهر می‌سازد. اگر به خدا نزدیک شویم.، او نیز به ما نزدیک خواهد شد (یعقوب ۴: ۸). وی دلهای ما را طوری آماده می‌سازد تا بتوانیم به حضورش راه یابیم. خدا کاری را که در ما شروع کرده، به اتمام خواهد رساند (فیلیپیان ۱: ۶). کار عمدۀ نجات توسط خدا انجام شده است؛ اما ما نیز باید سهم خود را به جا آوریم (فیلیپیان ۲: ۱۲ و ۱۳). یعقوب به ما چنین می‌گوید: دستهای خود را طاهر سازید ای گناهکاران و دلهای خود پاک کنید، ای دو دلان (یعقوب ۴: ۸) ما باید از گناه دوری جوییم و در برابر شریر مقاومت نماییم (یعقوب ۴: ۷) ما باید کارهای طبیعت گناه آلودمان را بکشیم (رومیان ۶: ۱۲؛ ۸: ۱۳؛ کولسیان ۳: ۵). این کاری است که ما خودمان باید انجام دهیم؛ این سهم ما در نجاتمان می‌باشد


دوست عزیزم ایمان دارم دراین بخش ششم (خوشبختی واقعی) هم مسیح زیربنائی محکم از ما خواهد ساخت . تا فردا که بخش هفتم را با هم  خواهیم بود بر این بخش در تعمق واطاعت از کلام وهمکاری  با معمار عمارت خداوند باشیم .کلام خداوند در قرنتیان اول باب سه آیه سیزده ، میفرماید:
اما زمانی خواهد رسید، یعنی همان روزی که مسیح همه را داوری خواهد نمود، که کار هر معمار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت تا معلوم شود با چه مصالحی عمارت را ساخته است . کار هر شخص از آتش گذرانده خواهد شد تا ارزش و اصالت آن مشخص گردد. آمین
برای باز کردن بخش هفتم لطفا این قسمت را کلیک کنید..... 
http://sakhrenejatiran.blogspot.co.at/2013/12/blog-post_1585.html


موعظه سر کوه ، خوشبختی واقعی : بخش پنجم



بزرگترین موعظه‌ای که تا کنون ایراد شده، یعنی موعظۀ سرکوه، می باشد که در کتاب مقدس ، انجیل متی  باب‌های ۵ تا ۷ توسط عیسی مسیح اعلام گردیده است. عیسی خداوند روش زندگی را تعیین کرده است. او در این موقعیت خاص، بیشتر شاگردان خود را مخاطب قرار داد، اما دیگران نیز گوش فرا داده، از تعلیم او شگفت زده شدند (متی ۷: ۲۸). در بخش اول دریافتم که هدف عیسی مسیح خداوند برای ساختن بنیاد ما از«مسکین شدن در روح» که به معنی خالی شدن از خود است تعلیم می دهد. پیش از آنکه بتوانیم با برکات خدا پر شویم، ابتدا باید خالی شویم.هر انسانی به طور طبیعی پُر از خودخواهی و تکبر است. این امر «انسانیت کهنۀ ما» یا طبیعت قدیمی نامیده می‌شود . بنابراین، درست از همان آغاز باید درک کنیم که داشتن زندگی مسیحی و پیروی از تعالیم عیسی، با تکیه بر قدرت خودمان غیر ممکن است. 



 دربخش دوم دریافتم که «برای اینکه شخص حقیقتاً خوشبخت باشد، باید ابتدا ماتم بگیرد.» ما باید برای گناهانمان ماتم بگیریم. در این جا از اندوه روحانی صحبت می‌کنیم نه اندوه دنیوی. پیش از آنکه بتوانیم شادی نجات را دریافت کنیم، باید ابتدا برای گناهانمان ماتم گرفته باشیم. چنین ماتمی منتهی به توبه می‌شود. غمی که برای خداست، منشأ توبه می‌باشد به جهت نجات که از آن پشیمانی نیست؛ اما غم دنیوی منشأ موت است (دوم قرنتیان ۷: ۱۰). وقتی به خویشتن می‌نگریم، ماتم می‌گیریم؛ وقتی به مسیح می‌نگریم، امید و آرامش و شادی می‌یابیم. بدون اندوه، شادی نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ وبدون توبۀ حقیقی، نجات نمی‌تواند به وقوع پیوندد.




 در بخش سوم آموختیم که کسی که واقعاً حلیم است، از لحاظ روحانی در خداوند قوی است. طرز دریافت اینگونه تعلیم گرفتیم که  ابتدا باید مسکین در روح گردد . سپس باید برای ناشایستگی و گناهان خود ماتم بگیرد . آنگاه باید به عیسی ایمان بیاورد، یعنی به او اعتماد کند. در این صورت، روح‌القدس وارد او شده، وی را تازه می‌سازد (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). روح‌القدس به او روح حلم را خواهد بخشید.  همچنین از کلام دریافتیم پنج نشانه حلم ، اولاً شخص حلیم در پی حق و حقوق خود نیست. دوم، هنگامی که شخصی دیگر به او بی حرمتی کند، مکدر و آزرده خاطر نمی‌گردد. شخص حلیم به آبرو و احترام خود اهمیتی نمی‌دهد. وی سعی نمی‌کند که از خود دفاع کرده، بهانه بیاورد و گناهان خود را مخفی نماید. سوم، شخص حلیم هرگز درصد انتقام برنمی آید (رومیان ۱۲: ۱۹؛ اول پطرس ۲: ۱۹-۲۳). 


در بخش چهارم دریافتیم که: انسانها در جستجوی خوشبختی هستند، لیکن بدبخت باقی می‌مانند. چرا؟ به علت گناه. برای آزاد شدن از بدبختی، شخص باید از گناه آزاد گردد، یعنی باید عادل شود. حتی بسیاری از مسیحیان نیز این تعلیم را درک نمی‌کنند. چنین مسیحیان درجستجوی شادی، آرامش، قدرت روحانی و دیگر برکات می‌باشند؛ ایشان برای این چیزها تشنه و گرسنه اند. لیکن عیسی فرموده است: «اول عدالت را بطلبید، که این همه برای شما مزید خواهد شد» .اگر گرسنه به سوی خدا آییم، وی وعده داده است که ما را سیراب خواهد ساخت. عیسی فرموده است: «... هرکه به جانب من آید، او را بیرون نخواهم نمود» (یوحنا ۶: ۳۷). اشتیاق مسیح اینست که ما پُرشویم تا تمامی پُری خدا . و امروز به ادامه ساختار اساسی ایمان ما توسط کلام خداوند در بخش پنجم، برای ادامه بنایی عمارتش می پردازیم .

بخش پنجم:


خوشابحال‌ رحم‌كنندگان‌، زیرا بر ایشان‌ رحم‌ كرده‌ خواهد شد.
شاید بارها این  قسمت کلام خداوند را خوانده ایم . اما بیایید باهم امروز عمیق تر به این آیات توجه کنیم . این باب از تعالیم بسیار اساسی کلام خداوند می باشد که بنیان ایمان ما را، از زیر بنا تا بام بر صخره استوار  میسازد .  راز خوشبختی واقعی در این است که برای ما مکاشفه شود او(عیسی مسیح خداوند) فقط  در چنین عمارتی ساکن میگردد ،  . پس دوست خوب من در این چند بخش ( خوشبختی واقعی ) با ما باشید . ایمان دارم اگر با هم اجازه دهیم ، مسیح (معمارعمارت ما ) خانه ای محکم و استوار و ابدی برای خود بر صخره از ما بنا خواهد کرد . آمین


خوشا به حال رحم کنندگان. این هشت خوشا به حال توصیف کنندۀ این نیست که چه باید انجام دهیم، بلکه اینکه چه باید باشیم. ابتدا باید «باشیم» تا بتوانیم «انجام دهیم» ابتدا باید مسیحی «باشیم» تا بتوانیم همچون مسیحیان «عمل نماییم». ما به واسطۀ فیض خدا مسیحی هستیم. این هدیه و عطیۀ خداست. با مسیحی شدن و با فرزند خدا شدن، به واسطۀ روح‌القدس قدرت می‌یابیم زندگی مسیحی داشته باشیم و از احکام عیسی اطاعت کنیم. بدون دریافت روح‌القدس از مسیح در درون خود، هرگز نمی‌توانیم از این تعالیم پیروی کنیم. به همان طریق، به واسطۀ کار روح‌القدس در درونمان، باید ابتدا در دلهایمان رحیم باشیم تا سپس بتوانیم رحمت را در اعمالمان نشان دهیم. رحمت یا شفقت ثمرۀ روح‌القدس است (غلاطیان ۵:۲۲). بدون روح‌القدس نمی‌توانیم واقعاً رحیم باشیم.


 رحمت حقیقی همواره خود را در اعمال پُر از رحمت و عطوفت نشان می‌دهد. اعمال پُر از رحمت گواه رحیم بودن (رحم کننده بودن) ما است، درست مثل اطاعت از مسیح است که گواه ایمان ماست (یعقوب ۲: ۱۷). اگر رحمت نشان ندهیم، رحیم نمی‌باشیم. رحیم بودن و رحمت نشان دادن همواره با هم هستند. مسیحی بودن وهمانند یک مسیحی عمل نمودن نیز همواره توأم می‌باشند. کسانی که به طور ظاهری همانند مسیحیان عمل نمی‌کنند، نمی‌توانند باطناً نیز مسیحیان حقیقی باشند و کسانی که بطور باطنی مسیحیان حقیقی نمی‌باشند، نخواهند توانست بطور ظاهری نیز همانند مسیحیان عمل کنند. آنچه را که انجام می‌دهیم، نمی‌توانیم از یکدیگر جدا کنیم. رحیم بودن و نشان دادن رحمت به معنی این نیست که گناه کسی را نادیده بگیریم. این رحمت دنیوی است.


 خدا هرگز گناه را نادیده نمی‌گیرد. وی حتی نمی‌تواند کوچکترین گناه را تحمل کند. یعنی آن نوع گناه که میل داریم آن را «اشتباه» بنامیم. وی هر نوع گناهی را مجازات می‌کند و مجازات گناه، مرگ است. به همین دلیل ست که وقتی مسیح گناهان ما را بر دوش گرفت، می‌بایست می‌مُرد. این نشانۀ این است که رحمت خدا نسبت به ما چقدر عظیم است. او برای نجات ما، پسر خود را داد تا به جای ما بمیرد. خوشا به حال رحم کنندگان زیرا بر ایشان رحم کرده خواهد شد. اگر نسبت به دیگران رحمت نشان دهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان خواهد داد؛ و اگر نسبت به دیگران رحمت نشان ندهیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان نخواهد داد (متی ۶: ۱۴ و ۱۵ ).




اول خدا نسبت به انسان رحمت نشان داد. بدون رحمت خدا هیچیک از ما نمی‌تواند نجات یابد. هنگامی که هنوز گناهکار بودیم، خدا ما را بخشیده، نجاتمان داد (رومیان ۵: ۸). زمانی که هنوز رحیم نبودیم، خدا نسبت به ما رحمت نشان داد با اینحال، بعد از آنکه مسیحی شدیم، باید نسبت به دیگران رحمت نشان دهیم. ما بخشایش را از خدا دریافت کردیم، در حالیکه شایستۀ بخشایش نبودیم به همان طریق ما باید دیگران را ببخشیم حتی اگر ایشان سزاوار آن نباشند. اگر نسبت به دیگران رحمت نشان ندهیم، خدا رحمت خود را از ما برخواهد گرفت (متی ۱۸: ۲۳-۳۵) به قول برخی، اگر خدا رحمت خود را از ما برگیرد، در واقع نجات را از ما برگرفته است. اگر خدا بخشایش خود را از ما دریغ کند، چگونه نجات خواهیم یافت؟


بزرگترین مثال رحمت و شفقت، خود عیسی است. وی برای نشان دادن رحمت نسبت به ما، برای ما مُرد. وی حتی کسانی را که او را مصلوب کردند بخشید (لوقا ۲۳: ۳۴). به همان طریق استیفان اولین مسیحی که به خاطر ایمانش کشته شد، قاتلین خود را بخشید (اعمال ۷: ۶۰). هنگامی که همسایۀ ما (یعنی یکی از همنوعان ما) در حق ما خطایی یا ظلمی می کند، سرمشق عیسی و استیفان را به خاطر آوریم. اگر دیگران را نبخشیم، روح مقدس خدا در ما نیست؛ و اگر روح القدس در ما نباشد، به مسیح تعلق نداریم (رومیان ۸: ۹). اگر بخواهیم در رحمت خدا باقی بمانیم، باید همچنان نسبت به دیگران رحیم باشیم، یعنی ایشان را ببخشیم. در روز داوری، هنگامی که باید در برابر خدا بایستیم، یقینا به رحمت نیاز خواهیم داشت. در آن روز اگر نسبت به دیگران رحمت نشان داده باشیم، خدا نیز نسبت به ما رحمت نشان خواهد داد.


دوست عزیزم ایمان دارم دراین بخش پنجم (خوشبختی واقعی) هم مسیح زیربنائی محکم از ما خواهد ساخت . تا فردا که بخش ششم را با هم  خواهیم بود بر این بخش در تعمق واطاعت از کلام وهمکاری  با معمار عمارت خداوند باشیم .کلام خداوند در قرنتیان اول باب سه آیه سیزده ، میفرماید:
اما زمانی خواهد رسید، یعنی همان روزی که مسیح همه را داوری خواهد نمود، که کار هر معمار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت تا معلوم شود با چه مصالحی عمارت را ساخته است . کار هر شخص از آتش گذرانده خواهد شد تا ارزش و اصالت آن مشخص گردد.


 آمین

برای باز کردن بخش ششم لطفا این قسمت را کلیک کنید..... 
http://sakhrenejatiran.blogspot.co.at/2013/12/blog-post_1585.html